بسم رب الشهداء و الصدیقین

مرثیه ای از بانوی بزرگوار، ام البنین در شهادت حضرت عباس (ع) قمر بنی هاشم و دیگر پسرانش 

ای کسی که دیدی عباس را که حمله می کرد بر گله های گوسفند

و فرزندان حیدر همه چون شیر یالدار دنبال او بودند

به من خبر رسید که ضربت بر سر فرزندم رسید در حالی که دست نداشت

وای بر من که سر پسرم از ضرب عمود پیچیده شد

اگر شمشیر در دست تو بود کسی به تو نزدیک نمی گردید

مرا دیگر مادر پسران نخوان که مرا به یاد شیران بیشه می اندازی

من پسرانی داشتم و به نام آنها مرا ام البنین می خواندند

و امروز صبح کردم در حالی که دیگر فرزندی ندارم

چهار تن بودند چون کرکسانی کوهسار

که کشته شدند و رگ  وتین آنان قطع شد

بر سر نعش آنان نیزه ها به هم افتاد

و همه شان از طعن نیزه به زمین افتادند

ای کاش می دانستم آنچنان که خبر دادند

آیا عباس دست راستش قطع شده بود

اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین علیه السلام

 و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی(عج) من ال محمد علیهم السلام

حضرت امام علی (ع):

خطبه 27 نهج البلاغه

به من خبر رسیده که مردى از لشکر شام به خانه زنى مسلمان و زنى غیر مسلمان که در پناه حکومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره‏هاى آنها را به غارت برده ؛ در حالى که هیچ وسیله‏اى براى دفاع ، جز گریه و التماس کردن ، نداشته‏اند !
لشکریان شام با غنیمت فراوان رفتند ، بدون این که حتّى یک نفر آنان ، زخمى بردارد ، و یا قطره خونى از او ریخته شود ، اگر براى این حادثه تلخ ، مسلمانى از روى تأسّف بمیرد ، ملامت نخواهد شد ، و از نظر من سزاوار است.

امروز در غزه کربلایی دیگر شکل گرفته و ندای هل من ناصر ینصرنی از گوشه گوشه های این شهر شنیده می شود.

اما ما غافل از راه حسین (ع)، در غفلت تمام چون آدمک های کوکی در کوی و برزن بر سر و سینه خود می زنیم

 و میگذاریم تاریخ در مورد ما چون کوفیان قضاوت کند.

آماده شو برای جهاد در راه خدا 

 شهید آوینی:

صحرای بلا به وسعت تاریخ است و کار به یک یا لیتنی کنت معکم ختم نمی شود .

 اگر مرد میدان صداقتی ، نیک در خویش بنگر که تو را نیز با مرگ انسی این گونه هست یا خیر! اگر هست که هیچ ، تو نیز از قبله داران دایره طوافی ، و اگر نه ...

 دیگر به جای آنکه با زبان «زیارت عاشورا» بخوانی ، در خیل اصحاب آخرالزمانی حسین با دل به زیارت عاشورا برو .

قافله عشق در سفر تاریخ است و این تفسیری است بر آنچه فرموده اند: کل یوم عاشورا و کل ارضٍ کربلا...

 این سخنی است که پشت شیطان رامی لرزاند و یاران حق را به فیضان دائم رحمت او امیدوار می سازد.

انسان، اگر انسان باشد و به وجدان خویش رجوع کند، ندای سیدالشهدا را از باطن خویش خواهد شنید که میثاق فطرتش را به او گوشزد می‌کند. خداوند سر و جان را نیز همچون امانتی به انسان بخشیده است تا هر دو را فدای امام حسین کند.

شأن انسان در ایمان و هجرت و جهاد است و هجرت، مقدمه‌ی جهاد فی‌سبیل‌الله. هجرت، هجرت از سنگینی‌هاست و جاذبه‌هایی که تو را به خاک می‌چسباند. چکمه‌هایت را بپوش، ره‌توشه‌ات را بردار و هجرت کن. حضرت امام حسین‌(ع) در صحرای کربلا انتظار تو را می‌کشد.

ای دل! تو چه می کنی؟ می مانی یا می روی؟       داد از آن اختیار که تو را از حسین جدا کند !  

یا علی(ع)، مددی 

خروش وبلاگی:اسراییل بایدازصفحه روزگار محو شود
تاکید مقام معظم رهبری بر ادامه اعتراضات دانشجویی بر وقایع اخیر غزه
پیام رهبر معظم انقلاب درباره مصیبت هولناک قتل عام مردم مظلوم غزه
مبارزه ادامه دارد...