( بنام تو اي آرام جان )
بهار زيباي طبيعت همراه با شميم اربعين حسيني (ع) فرارسيد و به فرمان خداوند ، جان جهان با خرمي و طراوت به پذيرايي انسان در آمد
چه زيباست درس آموختن از طبيعت ، بهاري شدن و باز كردن دريچه دل به شادابي معنويت ، اخلاص و مهرباني
بهار امد تا جواني را پس از پيري از سر گيرم
كنــار يـار بـنـشـــيـنـم ز عـمـر خـود ثمر گيرم
به گلشن باز گردم با گل و گلبن در آميزم
به طرف بوستان دلدار مهوش را به بر گيرم
خزان و زردي آنرا بهم درپشت سرروزي
كه در گلزار جان از گلعذار خود خبر گيرم
پر و بالم كه دردي از غـم دلـدار پرپر شـد
به فروردين به ياد وصل دلبر بال و پر گيرم
اگر ساقي از آن جامي كه بر عشاق افشاند
بيفشاند مرا ،به مستي از رخ او پرده بر گيرم
غزلي عارفانه از حضرت امام خميني (ره)
مرا از دعاي خيرتان بي نصيب نگذاريد
التماس دعا ............. يا علي مدد