بسم الله
.
يا حق
ميرحسين موسوي:بسيجي که متعلق به مدرسه عشق است، فراتر از جناح عمل ميکند و ديد ملي و نه جناحي دارد
بسيجي متعلق به مدرسه عشق وقتي به الگويي براي تبعيت و پيروي ميانديشد، به ياد شهيد باکريها و همتها و امثال آن ميافتد
بسيجي متعلق به مدرسه عشق، از جنس زاهدان شب و شيران روز است
بسيج امروز فرزند بسيج ديروز است و اين قابليت را دارد که همچنان مدرسه عشق باشد
من هنوز هم به شعار "بسيج مدرسه عشق است" اعتقاد دارم
سلام
ناليدن بلبل ز نواموزي عشق است هرگز نشنيديم ز پـــــــروانه صدايياميدوارم جوري رفتار كرده باشيم كه دلهامون اروم باشه.
گردان استشهادي صاحب الزمان (عج) عضو مي پذيرد براي اطلاع بيشتر
به وبلاگ http://gordaneesteshhadi.blogfa.com
مراجعه بفرماييد.
سلام خواهر بزرگوارم
يادم هست اين نوشته را خوانده بودم، اي كاش گوش شنوايي و
چشم بينايي داشتند مسئولان...
به بهانه سالگرد حادثه تروريستي شيراز با مطلبي تازه به روزم : مقصر کيست؟ خودمان يا ديگران!!!
پس شعري که نوشتم اصلش چه جوري بود؟
..
چن روز پيش(يعني قبل از اينكه به اين نتيجه برسم كه واقعا بي وفايي رو به حد اعلا رسوندي) داشتم به اين فكر ميكردم كه اين جمله ي : با دلارامي مرا خاطر خوش است؛ يعني چه؟
لبخند بزن رزمنده!
زندگي قشنگه!
ما هم داريم مي جنگيم!
جنگ ما كم تر از اون ها نيست!
ولي اگر اون ها نبودن خوني براي جنگيدن نداشتيم!
اوضاع درست مي شه!
فوق العاده بود!
فوق العاده...
سلام قهرمان
درود خدا بر شما كه اينگونه درددل زجركشيدگان دنيا و رستگاران آخرت را به وصف كشيده اي و اينگونه از آنها حمايت كرده اي
سلام و درود خدا بر شهيدان معراج يافته و شهيدان زنده كه هرچه داريم از يمن وجود آنهاست
اي كاش بعضي بي انصافي ها كه در جامعه ما رواج يافته رخت بربندد
ان من لم يشكرالمخلوق لم يشكرالخالق
البته آنان كه قدر زحمات و دلاوري هاي نسل هاي قبلي را نمي دانند ، شكر نعمت هاي بي كران خدا را نيز بجانمي آورند!!!
سلام. و بدا به حال بعضيها كه فكر ميكنند جانبازان خوردند و بردند...
گفتوگويي با يك جانباز خوزستاني بر روي سايت خبرگزاري ايسنا ارسال كردهام. اگر وقت داشتيد مرور كنيد.
اين هايي كه نوشتي همه درسته و درد اور ولي گاهي از اينكه ميبينم ك عده اي به خاطر 10 درصد جانبازي پدر گراميشون كلي سهميه ميگيرن اخرش هم به ارمانهاي شهدا و جانباز هايي مثل همين اقايي كه شما تعريف كردي پشت ميكنن دلم ميخواد ......
دلم ميخواد خيي كارها بكنم كه هيچكدومشون عملي نيستند ..
از اون موقعي که 8 سالم بود روزنامه ميخونم تا حالا .
انواع روزنامه ومجلات ، با هر موضوع و گرايشي : چپي ، راستي ، بي طرف ، سياسي ، ورزشي، سينمايي، هنري، ديني، فلسفي و...
حتي الان مشترک بعضي هاشونم هستم.
دو سال پيشم به صورت آزاد مقداري روزنامه نگاري پيش يکي از ژورناليسم ها خوندم.
همه ي اينها را براي چي گفتم؟
براي اين گفتم که : حالا اين مقاله ي شهيد آويني با جان ودل را درک ميکنم!
اگه خواستيد ميتونيد بياييد تو وبلاگم بخونيد.
يه کم طولانيه امّا ارزش معطّل شدن را داره.
پيشنهادم ميکنم اگه مي خواهيد بخونيد يا کامل بخونيد يا اصلا نخونيد.