بازخوانی نظر حضرت آیت الله خامنه ای در مورد زنان
نظرمقام معظم رهبری دربازه نقش سیاسی_ اجتماعی زنان
بسم رب الشهداء و الصدیقین
السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیدة، فاطمة الزهراء
بازخوانی متن سخنرانی مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای در شهریور ماه سال 1375 در جمع گروهی از زنان شهر ارومیه
بسماللَّه الرّحمن الرّحیم
الحمدللَّه ربّ العالمین. والصّلوة والسّلام على سیّدنا، ابىالقاسم محمّد و على آله الأطیبین الأطهرین المنتجبین، الهداة المهدیّین
در کشور ما، به هنگام مقدّمات پیروزى انقلاب که زنان در میدانهاى عظیم مبارزه سیاسى حضور پیدا کردند و نقش خودشان را به اثبات رساندند،وضع تا حدود زیادی عوض شد.
نقش اجتماعات زنان در پیروزى انقلاب، به احتمال زیاد از اجتماعات مخصوص مردان بیشتر بود. یعنى حضور زنان در مبارزات عمومى و سیاسى، یک نقش چند گانه داشت. مرد یک نفر بود و خودش مىآمد در مبارزات یا در اجتماعات و راهپیماییها شرکت مىکرد. همین و بس! اما وقتى زنِ خانه، خود را در مبارزه سهیم مىدانست و وارد میدان مىشد، در واقع خانهاى را که در آن، مرد و زن و فرزندان هستند، به صحنه مىآورد و خانوادهاى را در میدانِ مبارزه حاضر مىکرد. در جنگ نیز همین طور بود. یعنى اگر خانوادههاى شهدا - مادران و همسران - صبر نمىکردند، جنگ دچار مشکلات بسیار بزرگى مىشد. در آن مقطع، نقش زنان، بسیار برجسته بود. انقلاب و جنگ، زنان ما را در جامعه از آگاهى و رشد سیاسى برخوردار کرد. زن، وقتى با سواد باشد و از آگاهى سیاسى برخوردار شود، کسى نمىتواند به آسانى به او زور بگوید و حقّش را پایمال کند. اینها غنیمتهایى بود که در انقلاب براى زنان پیش آمد.
زن را از سه دیدگاه مىشود مورد ملاحظه قرار داد تا بینش اسلامى نسبت به او آشکار شود.
یکی (دیدگاه اول)
نقش زن به عنوان انسانى در راه تکامل معنوى و نفسانى است که در این دیدگاه، زن و مرد با یکدیگر هیچ تفاوتى ندارند.
در تاریخ، زنان بزرگ و برجستهاى حضور داشتهاند؛ همچنان که مردان بزرگ و برجستهاى بودهاند. در قرآن، وقتى خداى متعال مىخواهد براى مؤمنین مثال بزند، از زن مثال مىزند: «و ضرب اللَّه مثلاً للّذین آمنوا امرأت فرعون(1).» زن به عنوان عنصر مؤمنِ برجستهاى که نظیر او در میان انسانهاى آن روز هم نبود یا کمیاب بود، حضور دارد.
دیدگاه دوم
در زمینه فعالیتهاى اجتماعى، سیاسى، علمى و اقتصادى است.
از نظر اسلام، میدان فعّالیت و تلاش علمى و اقتصادى و سیاسى براى زنان، کاملاً باز است.
اگر کسى با استناد به بینش اسلامى بخواهد زن را از کار علمى محروم کند، از تلاش اقتصادى باز دارد، یا از تلاش سیاسى و اجتماعى بىنصیب سازد، به خلاف حکم خدا عمل کرده است.
زنان به قدرى که توان جسمى و نیازها و ضرورتهایشان اجازه مىدهد، مىتوانند در فعّالیتها شرکت کنند. آنها هر چه مىتوانند، تلاش اقتصادى و سیاسى و اجتماعى کنند. شرع مقدّس، مانع نیست. البته چون از لحاظ جسمانى زن ظریفتر از مرد است، لذا ضرورتهایى دارد. تحمیلِ کار سنگین بر زن، ظلم به زن است. اسلام این را توصیه نمىکند؛ چنان که منع هم نمىکند. البته از امام علىبن ابىطالب علیهالصّلاة و السّلام نقل است که فرمود: «المرأة ریحانة و لیست بقهرمانه(2).» یعنى زن گل است، قهرمانه نیست. «قهرمان» یعنى پیشکار و خدمتگزارِ آبرومند. خطاب به مردان مىگوید که زنان در خانههاى شما مثل گلى لطیفند که باید نسبت به آنها با کمال ظرافت و دقّت رفتار کرد. زن، پیشکار شما و خدمتگزار شما نیست که خیال مىکنید کارهاى سنگین را باید به او محوّل کرد. این، مسأله مهمّى است.
اینکه بعضى مردان وقتى مىخواهند ازدواج کنند، شرط قائل مىشوند که زن باید حتماً کار کند و شغل و درآمدى داشته باشد، خطاست. گرچه خلاف شرع نیست، اما اسلام به چنین کارى هم توصیه نمىکند. اینکه ما بگوییم «زن را از فعالیت اقتصادى و اجتماعى ممنوع کنیم»، به استنادِ نظرِ اسلام، غلط است. اسلام چنین حرفى نگفته است. اما از آن طرف، این را هم که زن را مجبور به انجام کارهاى سنگین و تلاشهاى دشوار اقتصادى، اجتماعى یا سیاسى کنند، اسلام توصیه نکرده است.
نظر اسلام، یک نظر میانه است. یعنى زن اگر فرصت و فراغت داشته باشد، بچهدارى مانع او نگردد، شوق و علاقه و نیرو و توان جسمانى داشته باشد و بخواهد وارد فعالیتهاى اجتماعى، سیاسى یا اقتصادى شود، مانعى ندارد.
اما اینکه او را مجبور کنند و بگویند باید حتماً شغلى بپذیرى، روزى فلان قدر کار کنى تا با درآمد آن بتوانى در تأمین هزینه خانوار، سهمى به عهده بگیرى، نه. این را هم اسلام از زن نخواسته است. این را هم یک نوع تحمیل بر زن به حساب مىآورد.
پس، به طور خلاصه، در دیدگاه دوم، نظر اسلام این است که در میدان فعّالیت علمى، اقتصادى، اجتماعى و سیاسى، نباید بر زن تحمیل و اجبار کرد؛ چنان که به سد کردن راه او هم نباید پرداخت. اگر خانمها مىخواهند وارد فعّالیتهاى اجتماعى و سیاسى شوند، مانعى نیست. البته فعّالیت علمى، خیلى خوب است و بر سایر فعّالیتها ترجیح دارد.
امروز متدیّنترین، انقلابىترین، پاکترین و با ایمانترین دختران و زنان جوان ما، در میان قشرهاى تحصیلکرده هستند.
کسانى که اهل تجمّل و چسبیدن به زر و زیورآلات هستند و یا کورکورانه و چشم بسته مىخواهند از الگوهاى غربى در لباس و پوشاک و وضع زندگى تقلید کنند، غالباً از سواد و معلومات و معرفت کافى بهره ندارند. کسى که معلومات داشته باشد، مىتواند رفتار خود را کنترل کند و آن را با هر چه حقّ و حقیقت و خوب است، تطبیق دهد. بنابراین، در میدان علمى، همه راههاى فعّالیت باید براى زنان باز باشد. دختران، حتّى در روستاها هم درس بخوانند. توصیه من به پدران و مادران این است که بگذارند دختر بچههایشانْ به مدرسه بروند و سواد بیاموزند. اگر آنها استعداد دارند و مایلند پس از طىّ مراحل ابتدایى به تحصیلات عالیه و دانشگاهى بپردازند، ممانعت نکنید. بگذارید در جامعه اسلامى ما آنها جزو انسانهاى با سواد و داراى معلومات شوند. این هم از دیدگاه دوم.
دیدگاه سوم
نگاه به زن، به عنوان یک عضو در خانواده است که این از همه مهمتر به نظر مىرسد.
عزیزان من! در اسلام به مرد اجازه داده نشده است که به زن زور بگوید و امرى را بر او تحمیل کند. براى مرد در خانواده، حقوق محدودى قرار داده شده است که از روى کمال مصلحت و حکمت است. این حقوق، براى هر کس گفته و تشریح شود، مورد تصدیق قرار خواهد گرفت. همچنین، براى زن نیز در خانواده، حقوقى معیّن شده است که آن هم از روى مصلحت است. مرد و زن، هر کدام طبیعت، اخلاق، روحیّات و غرایزى دارند که ویژه خودشان است. آنها اگر از خُلقیّات ویژه خود به طور صحیح استفاده کنند، در خانواده، زوجى کامل و هماهنگ و مساعد تشکیل مىدهند. اگر مرد زیادهروى کرد، تعادل به هم مىخورد. اگر زن هم زیاده روى کرد، تعادل به هم مىخورد.
اسلام در داخل خانواده، دو جنس زن و مرد را مانند دو لنگه یک در، دو چشم در چهره انسان، دو سنگرنشین در جبهه نبرد زندگى و دو کاسبِ شریک در یک باب مغازه قرار داده است.
هر کدام از این دو، طبیعت، خصوصیات و خصلتهایى، هم در جسم و روح و فکر و هم در غرایز و عواطف دارند که ویژه خودشان است. این دو جنس، اگر با همان حدود و موازینى که اسلام معیّن کرده است در کنار هم زندگى کنند، خانوادهاى ماندگار و مهربان و با برکت و پرفایده خواهند داشت.
نکته مهمّ این است که در محیط خانواده - همانطور که گفتم - این دو عنصر و دو موجود، ضمن برخوردارى از خصوصیاتشان، با یکدیگر هماهنگى و همزیستى دارند. لکن زن از لحاظ جسمى، ظرافت بیشترى دارد و مرد، قویتر و گردنکلفتتر است. با این حال، اگر قانون از زن دفاع نکند، ممکن است مرد، نسبت به او تعرّض کند. لذا، قانون، در حمایت از بانوانى که خانواده تشکیل دادهاند و درون محیط خانوادگى خودشان هستند، وظایف بسیار سنگینى دارد. مطلبى که ما در کشورمان باید با جدیّت دنبال کنیم، حمایت اخلاقى و قانونى از زن است؛ تا مرد در محیط خانواده نتواند زورگویى کند.گرچه پس از انقلاب، اصلاحات زیادى در قوانین ازدواج و حمایت از خانواده شده است، اما کافى به نظر نمىرسد.
توصیه ما به همه دستاندرکاران - چه آنهایى که در مجلسند، چه آنهایى که در دستگاه دولتى هستند و چه آنهایى که بر منابر خطابه و وعظ هستند - و به خود زنان، این است که چنین مطلبى را مجدّانه دنبال کنند. این همان نقطه اساسى است که اسلام مهمترین کار را در این بخش انجام داده است. این همان نکتهاى است که در دنیاى غرب، مغفول مانده و امروز زنان دچار مظلومیت شدیدى هستند. بعضى کسان که ظاهر بینند، به محیط اجتماعى در غرب مىنگرند و مىبینند زنان بدون هیچ پروایى، در جوامعْ ظاهر مىشوند. لذا، خیال مىکنند که آنها در داخل خانواده هم چنین بىپروایى را دارند. در حالىکه این تصوّر اشتباه است و در محیط خانواده به زنان خیلى ظلم مىشود.
امروز، بحمداللَّه، در همه کشور، دانشگاه و حوزه علمیه وجود دارد و دختران جوان، در بخشهاى مختلف این دو نهاد و مرکز علمى، آگاهى کسب مىکنند و به علمآموزى مىپردازند.
تا وقتى این روحهاى جوان، پرشور، داراى آگاهى، با اراده وبا محبّت، در جامعه ما بحمداللَّه فراوان است، استکبار، امریکا و دشمنان ریز و درشت این ملت، هیچ غلطى نسبت به این کشور نمىتوانند بکنند.
توصیه من به خواهران و دختران عزیزم این است که معلومات و آگاهیهایتان را بیشتر کنید. مطالعه، دقّت، تحقیق، درس، ورود به مسائل مورد ابتلاى روز و اهتمام به کارهاى دینى، جزو وظایف حتمى و مسلّمى است که امروز زنان کشور باید مثل مردان، خود را موظّف به انجام آنها بدانند. شما هستید که فرزندان صالح مىپرورید و همسران خود را براى ورود به میدانهاى مثبت، تشجیع مىکنید. بسیارى از زنان، شوهرانِ خودشان را بهشتى مىکنند و آنها را از مشکلات دنیا و آخرت نجات مىدهند. کار و تلاش زن و آگاهى و موضعگیرى او، چنین ارزشى دارد.
اللهم احفظ قائدنا الخامنه ای
لیست کل یادداشت های این وبلاگ