اینجانب نماینده امت حزب الله !!! - دیوانه دل
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دیوانه دل

اینجانب نماینده امت حزب الله !!!

یکشنبه 87 آبان 5 ساعت 2:52 عصر

بسم رب الشهداء و الصدیقین

السلام علیک یا سیدی و مولانا یا اباصالح المهدی (عج)

گاهی وقتها فکر می کنم زمانی که اعلام جنگ علنی می شود دشمن در محلی دیگر جبهه می گیرد و فقط اگر راه خود را مشخص کرده باشی در یکی از دو جبهه قرار می گیری و آن زمان است که دشمن ، دشمن است و تو برای او دشمن!!

اما زمانی که جنگی علنی در کار نیست و تو مجبوری صبورانه و البته غریبانه، ضربات مهلک دشمن رابر پیکره روح خود تحمل کنی ،چه بر سر تو خواهد آمد.

در این میان عده ای که همیشه حزب بادند و آنقدر بینش ندارند که توقعی بتوان از آنان داشت ، اما امان و امان از نامرد و نا آزاده ای که دشمن خود را تنها و بی یار ببیند و او را  مجبور به سکوت ببیند.
ضربه زدن به دشمن همیشه آلت قتاله و میدان جنگ و توپ و تانک نمی خواهد.
کافی است قصد قبلی داشته باشی و دشمنت را شناسایی کنی.

در اخبار می خوانیم که از دختران مسلمان ترک می گویند، از کشور همسایه مان ترکیه.
می گویند که با حجاب اسلامی به ایشان اجازه ورود به دانشگاه نمی دهند .
حال سوال من این است چرا کسی به کشور اسلامی خودمان ایران نمی پردازد؟؟؟؟؟؟

در بسیاری از دانشگاه های کشور خودمان وضع به همین منوال است اگر چه هنوز جرات و جسارت آن را ندارند که از ورود دختران محجبه همان جلوی سر در دانشگاه جلوگیری به عمل آورند اما علنا اساتیدی که بر سر کار و مسند استادی در کلاس ها نشانده اند بدتر از این با دختران ما رفتار می کنند.
خصوصا و بالاخص در دانشگاه های آزاد

نه اینکه اساتید با هم متفاوت باشند نه ...بلکه در دانشگاه های دولتی شرایط طوری است که معمولا جرات جسارت و توهین ندارند اگر چه سال گذشته در دانشکده هنر دانشگاه تهران نیز شاهد هتک حرمت آن استاد فرطوط نالایق بودیم.

آی خانم های محجبه دانشجو که هم در ظاهر و هم در رفتار خود رعایت عفت و حیا را میکنید ...
آی آقایان دانشجو که حتی ذره ای اهل بگو بخند با دختران کلاس نیستید و رعایت تقوی می کنید...

اینجانب یکی از کسانی هستم که به تناسب رشته ای که در آن مشغول به تحصیل می باشم ،به جای همگی شما توسط اساتید محترم دانشگاه ایران اسلامی ،حساب پس می دهم.
در کلاس های درسی ما که معمولا متشکل از 10 نفر دانشجوست ، اساتید طاغوتی که به جرات می توانم بگویم 99% از آنها حتی اهل نماز خواندن هم نیستند ،دق دلی خود را از این امت حزب الله بر سر همان یک دانشجویی که فکر می کنند احتمالا به گروه مخالف تعلق دارد، خالی می کنند.

شما دانشجوی مومن که مرتب به دفتر بسیج رفت آمد می کنی ، بدان که اساتیدی که بر سر کارند بیکار ننشسته اند و زهر تلخ ناراحتی  خود را از حضور امثال شما در دانشگاه بر سر هر کسی که بدانند از همین قماش است و بتوانند، خواهند ریخت.

آری ، خواهرم ...برادرم...

باور کنید جنگ تمام نشده که اگر شما ساکت نشسته اید، عده ای برای از بین بردن این انقلاب اسلامی در تکاپو و فعالیتند.
باور کنید که وقتی تنها دختر محجبه کلاس تو باشی و استاد با جسارت کامل از چادر بد بگوید و هر نوع توهینی که قلب پر کینه اش را آرام می کند بر زبان آورد و بر زن های محجبه و خانواده های مذهبی با هر لحن و لفظ و لغتی که می پسندد و نمی پسندیم دروغ ها ببندد و توهین آمیز سخن بگوید ...

باور کنید وقتی که می بینی همه شاگردان با استاد همراه شده و به تو و دینت و ایمانت می خندند و وقتی که می بینی یکی دو نفر که زشتی عمل  به اصطلاح استاد را فهمیده اند و به تو خیره شده اند تا عکس العملت را ببینند ....
وقتی مردان کلاس را میبینی که غیرت و مردانگی در آنها مرده است...

و قتی که مجبور به سکوتی.....
وقتی که مجبور به سکوتی ....
و سکوت ....
و صبر و بردباری ...
و البته سکوت هم دلایلی دارد و این را بدان که سکوت در همه جا جایز نیست...
و سکوت دلایلی دارد و گاهی اوقات فریادی بلند تر از سکوت نیست...

بگذار بگویم در صورتی که تنها نباشی و در صورتی که مجبور به سکوت نباشی و شرایط طوری ایجاب می کند که باید سکوت را شکست بدان که سکوت دیگر جایز نخواهد بود ...
کلاس تمام شد ، نگاه های سنگین بچه ها را حس می کنم...
آری ، اینجانب را نماینده امت حزب الله در دانشگاه پنداشتند و بغض و کینه شان را آشکارا ساختند ...
و دیدن و تحمل چادر و حجاب من برایشان بسیار سنگین بود.
و اینجا بود که فهمیدم
سرخی خونش را به سیاهی چادرم به امانت سپرده است ...

آنقدر سکوت بر گلویم فشار آورده بود که نمی توانستم حرفی بزنم و زنگ بعد نیز بهانه ای شد برای استاد بی نماز بعدی!  
اولین دفعه نبود که بر ما چنین گذشت اگر چه بدترین توهین ها  را همین استاد امروزی بر زبان آورد.
و دشمن بیکار ننشسته و از هر طریقی که بتواند اقدامات اساسی و کاری خود را برای براندازی این حکومت اسلامی انجام خواهدداد.

نیاندیشید که جنگ تمام شده و دشمنی در کار نیست باور کنید که دشمن بیشترین همتش را به کار گرفته است برای گرفتن ایمان و اسلام از ما جوانان .
آن زمان که اسلام خون می خواست عده ای رفتند و جان خود را نثار حضرت دوست کردند و اکنون بنگر که چه باید کرد تا اسلام بماند.
من و تو که دیر یا زود مسافری هستیم به دیار ابد .
و آن زمان که باید در مقابل خدای یکتا بایستیم چه با خود برده ایم؟

چون شهدا بایستیم و اجازه ندهیم که زمان ما را با خود ببرد.
ان الانسان لفی خسر.....الا الذین امنوا وعملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر(سوره مبارکه عصر)
همانا انسان در خسران است...مگر کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و توصیه کردند به حق و به صبرو بردباری.

 

 



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط : در آرزوی شهادت : دلارام | نظر شما [ نظر]


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    شهادت را امیدی بود روزی...
    [عناوین آرشیوشده]