(3)خاطرات عمره دانشجویی-دخترونش - دیوانه دل
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دیوانه دل

(3)خاطرات عمره دانشجویی-دخترونش

جمعه 85 بهمن 27 ساعت 12:33 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ایتها الصدیقه الشهیده

 

(3)خاطرات عمره دانشجویی-دخترونش

جمعه 27/4/1382

امروز صبح به حرم پیامبرص رفتیم.یعنی اول نماز صبح را در مسجد النبی ص خواندیم و بعد صبحانه در هتل ودوباره رفتیم حرم. اما چون امروز بچه ها طولش دادند و دیر حاضر شدند و از آن طرف هم نماز جمعه بود،فقط نیم ساعت اتونستم در محل اصحاب صفه نماز بخوانم..

نمازی که در این محل وارداست گفته شده ، خوب است که 4 تا دو رکعت هدیه به 4 فرشته مقرب (عزراییل و میکاییل و اسرافیل و جبراییل) خوانده شو.د


و 2 رکعت هم هدیه به اصحاب صفه :(اصحاب پیامبرص که از مکه به مدینه هجرت کردند به دلیل آزار و اذیتی که مشرکین مکه به آنها می رساندند و چون در مدینه جا و مکانی نداشتند در سکویی نزدیک مسجد النبی ص ساکن شدند که اکنون نیز قسمتی از مسجد النبی ص است و به سکوی اصحاب صفه معروف است.)

بعدش بچه ها رو گم کردم و رفتم و پشت بقیع ،اول پشت درب اصلی زیارتنامه حضرت زهرا س و چهار امام معصوم سلام الله علیهم اجمعین را خواندم و بعد همانجا پشت در نشستم و شروع به صحبت با امام هایم کردم و بعد هم واکمنم را روشن کردم و برای خودم به هق هق افتادم....آنقدر که سرم درد گرفته بود.اما با صدای آرام ،اینجا باید آرام گریه کنی ،هق هق آرام،حتی گریه شیعیان علی ع و فاطمه س نیز ممنوع است از همان زمان که به گریه های حضرت فاطمه زهرا س خرده گرفتند ....

مثل بچه هایی شده بودم که از مادرشان چیزی می خواهند خیلی برایشان مهم است،در عین حال نمی دانند می دهد یا نه ...

اما من حس میکردم که خانم حواسشان به ما هست اما باز هم من بیشتر می خواهم...

بعدش بلند شدم از روی نقشه قبرستان بقیع ،همه قبر ها رو پیدا کردم و یکی یکی زیارتنامه هایشان رو خواندم.حدود 1:30 ساعت طول کشید.

قبور امام ها و حضرت عباس عموی پیامبر ص و فاطمه بنت اسد س مادر امام علی ع یک طرف.....دختران پیامبر ص یک طرف و جلوتر همسران پیامبر ص و در آخر امام البنین س ،همسر امام علی ع و مادر حضرت عباس ع و عاتکه و صفیه عمه ای پیامبر در طرف دیگر...

و البته برادران امام علی ع و ابراهیم فرزند پیامبر ص و ... همه در قبرستان بقیع هستند.

 

عاتکه ،  صفیه ، ام البنین (س) 

 

نمایی کلی از قسمتی از قبرستان  بقیع

 

ماجرای ابرهیم فرزند رسول خدا ص را شنیده ای؟

روزی حضرت امام حسین ع و فرزند گرامی رسول خدا ص ،ابراهیم بر روی زانوهای پیامبر بوده اند که از طرف خدا از پیامبر ص خواسته شد بین آن دو یکی را انتخاب کند و دیگری در تقدیر است که از این دنیا رخت بر بندد. پیامبر اکرم ص ،غم فاطمه س را نمی تواند ببیند،بنابراین ابراهیم رفت ...

حضرت امام حسین علیه السلام را از خدا خواستند.......و کربلای حسینی اش دین محمدی ص را تا ابد زنده نگه داشت. .

جدا عجب حالی داشتم.

بعد هم که تمام شد ،ایستادم به نماز زیارت حضرت فاطمه س و امامان معصوم ع ،اما هر کسی که رد میشد میگفت: اینجا نماز نخوانید.

پرسیدم گفتند چون سنی ها بد میدانند نماز خواندن پشت بقیع را، باید توی حرم و مسجد النبی ص نماز های وارده را بخوانید..

بقیع، دل را آتش می زند...

بقیع، دل را آرام آرام می سوازند .....دل چو سوزد خانه دلبر شود

عجب غربت و غریبی دارد .

یک مشت خاک ساکت تنها

آسمان بالای سرش هنوز غمگین است.

آسمانش غبار آلود است.

ته رنگش قرمز و نیلی است.

سکوت،سکوت،سکوت.

همه اش غربت،غربت ،غربت.

اینها را با چشم دیدم ،حقیقت داشت.

ای خاک بقیع حرف بزن،سکوت بس است ،سکوت مکن.

از بیت الاحزان فاطمه س سخنی بگو....وای وای.......

بغض آنچنان گلویم را تا شب گرفته بود که شام نتوانستم بخورم.

فقط به خاطر بقیع مدینه.

بعد از بقیع برگشتم هتل برای صرف ناهار ....

رفتم پایین با دختر عمه ام تماس گرفتم .او با کاروان دانشجویی دانشگاهشان دو روز زودتر از من به مدینه آمده بود.خواستم تماس بگیرم که تازه دوستانم رسیدند.

پس از آن رفتیم خرید .این خرید واقعا سخت و مسخره است.کمرم داشت می شکست.چیزی هم نتوانستم بخرم.فقط 2 تا ساعت ، 1 چفیه و 7 تسبیح.

(در روایت است که زایر خانه خدا اگر حتی شده برای خانواده خود و دوستان ریگ های بیابان را به سوغات بیاورد ،سوغاتی سفر حج ثواب فراوان دارد.)

شنبه 28/4/1382

امروز صبح ساعت 3:45 بیدار شدم .نماز را رفتیم حرم یعنی مسجد النبی ص خواندیم و الان هم برگشتم که صبحانه را بخوریم.و دوباره به حرم برویم .اما ایندفعه انشالله ساعت 7:30 حرم هستیم.

ادامه خاطرات امروز، در دفتر خاطراتم ثبت نشده ....

ر یز نو یس : هر روز بعد از ظهر، جلسه داشتیم که توسط روحانی محترم کاروان برگزار می شد و مسایل اخلاقی و دینی مطرح می شد و مسایلی هم در مورد خودشهر های مقدس مکه ومدینه و مطالبی در مورد انجام اعمال عمره مفرده.

ادامه در پست بعدی انشالله ...التماس دعا ....یا علی ع غریب مدینه، مدد




  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط : در آرزوی شهادت : دلارام | نظر شما [ نظر]


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    شهادت را امیدی بود روزی...
    [عناوین آرشیوشده]